عوام‏ ‏زدگی

82 درصد مخاطبان گفتند لحنتان عالی و معرکه است. حال چه ایده ای برای آیندۀ وبلاگ دارید؟

آمار مطالب

کل مطالب : 160
کل نظرات : 530

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 17
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 26
بازدید ماه : 614
بازدید سال : 1532
بازدید کلی : 196474

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان WWW.chepiha.LoxBlog.Com و آدرس chepiha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 26
بازدید ماه : 614
بازدید کل : 196474
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 530
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

جزیره قشم اخبار جزیره قشم
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : Chepih
تاریخ : یک شنبه 13 ارديبهشت 1394
نظرات

پروژه ای تحقیقاتی بود که باید انجام میشد و با سر و کله زدن با مردم هم سر و کار داشت. این پروژه ها خیلی محدوده و هر چند وقت یه بار میاد و به هر کی هر کی هم نمیدن. شماره گذاری شده است خالو. به این راحتیا گیر هر کسی نمیاد. الکی و چرت و پرت و دو تا سؤال بی ربط و ۴ تا کاغذ بی معنی و ۵ تا نمودار بیخودی نیست. زحمت داره. حالا بیا و پروژه رو اجرا کن روی مردم شریف ما. باید به طور تصادفی چند نفر رو انتخاب می کردیم و یه چند تا نکته رو ازشون می پرسیدیم. بعدش داده ها رو جمع آوری می کردیم و ... همین کار با چند نفراز مردم روستاهای عجیب غریب خراسان جنوبی، همدان و کردستان هم انجام شد. خلاصه، برداشتی که ما از نحوه صحبت و طرز بیان مردم شریف خودمان داشتیم به راستی آدمو تحت تأثیر قرار می داد. تحت تأثیر چیه؟ آدمو دگرگون و نابود می کرد. به خدا. باور نمی کنی؟ پ این چیه؛
اتفاقی گذرمان افتاد به یه انباری یه طرفایی. سه چهار نفر بودند. بساط دود و دم و پاستور و آهنگ و ماهواره و اینا جمع بود. فقط نوشیدنی هایی قوی تعارف کردند که شما کار نداشته باشید که آیا زدیم تو رگ یا نه. ازشون در مورد سابقه کار و وضع زندگی شون پرسیدیم. می گفتند از همون بچگی و از ابتدایی ترک تحصیل کرده اند. با دوستان ناباب چرخیده اند. از نوجوانی لبان مبارک را به دود سیگار جلا داده، یکی دو سال بعد دودهایی غلیظ تر و قوی تر هم داده اند توی ریه. مایعات که خدا بده برکت بیشتر از آب تیر کرده اند. بعدش قاچاق هم کرده اند. سال ها مواد رد و بدل کرده اند و همه شان از دم سابقه زندان داشتند. یکی شون دو سال و چهار ماه. اون یکی یک سال و نیم. یکی پراکنده ولی در مجموع سه سال. تو شهرک و بندر و کرمان. تازه از زندان تشریف آورده بودند و دوباره همان باکلک و همان کاسه. نه زن و نه بچه. نه کار درست و حسابی. البته تو کار جنس بودند که امروزه بهترین کارهاست.. نه سواد کافی. نه سلامتی. و نه اصن ظاهر آدمیچی. کلا @ ویل لکل همزه لمزه @ درباره همون موضوع تحقیقاتی سوالاتی ازشون پرسیدیم. تنها دغدغه ما این بود که با توجه به اون سواد بالایی که نداشتند، ممکن بود اولا سوال رو متوجه نشن. دوم اینکه اطلاعاتشون کفاف نده و چیز به درد بخوری نتونن بپرونن بیرون. ولی نخیر. اینم قسمتی از گفته ها و نظرات اونا.
در واقع به ای مبحث از دو جنبه کلی اوو نگاه بکنی که بستگی ایشه به دیدگاه و نقطه نظر خود شخص. هم اوو بگی ای راهکاره که ایجا پیشنهاد وودی ضرر ایهه و با با ارزشون جامعه خومون در تضادن و در نتیجه تو بلند مدت و long‎ ‎term‏ ‏جواب درسته به خوما ناده. هم اوو بگی؛ به هارمونی رسیدن با تکنولوژی روز و پذیرفتن دیدگاه های جدید و فن آوری های عصر مدرنیته الان توی عصر ارتباطات و فن آوری اطلاعات (IT)، ضرورین. در کل باید ذهن و mind‏ ‏جامعه نسبت به تغییراتی که امروزه به وجود نهندن باز بشه. باید به تغییر بپذیریم. In‎ ‎order‎ ‎for‎ ‎things‎ ‎to‎ ‎change,‎ ‎we‎ ‎must‎ ‎first‎ ‎change.‎ ‎‏ ‏ایطورن. بفهمیم که دنیا در حال پیشرفتن. مواجه وودن با تغییرات مثبت پیش رو یه جورایی اوو بگی اجتناب ناپذیرن. ادونی چطورن؟ ما باید اول پدیده اونی که اتونیم با فرهنگ و culture‎‏ ‏خو سازگار بکنیم، شناسایی بکنیم. مثلا ازدواج هم جنس بازها توی ای قالب و frame‎ ‎‏ ‏ناگنجه. پ ازی صرفنظر اکنیم complete. ولی خیله چیزون دگه هستی که واقعا قابل الگو بردارین و چشم پوشی ازشون غیر منطقین. مثلا تجارت الکترونیک یا e-commerce. دنیا به همی سمت پیش نرفتن. عصر آینده کلا توی همی حیطه قرار اگره. یه همچین پدیده ای بایدaccept‎ ‎‏ ‏بشه. وانطباق داده بشه و حل بشه توی فرهنگ خوما. به شرطه که اول فرهنگ سازی مناسب صورت بگره و بستر لازم برای ای فاکتور مفید فراهم بشه.

ما با لو واز و با حالت شهمات زدگی حاد معتاد را نگاه می کردیم و حرفاشو یادداشت. حرفاش که تموم شد رفیق و همکارش که شرارت مسلحانه از سر و روش فوران می کرد گفت: پیرو حرف این دوست و همکار و در تأیید حرفهای وزین ایشون منم یادآور میشم که: البته یه سری معیارون خاص باید مد نظر خومون بشه. یه وقت مشاهده اوو یه پدیده جدید زیاد پیرامونی صحبت اکنن و تبلیغات اکنن. در نگاه اول شاید آدم فک بکن که جامعه در حال فرهنگ سازیشن که بعد علنی بکن. در حالیکه اگه چهمون خو واز بکنیم و با نگرش درست نگاه بکنیم همچین چیزه isnot‎ ‎true. در واقع غرب جوسازی نکردن. کلی ا یه چیز تعریف اکن. کلی تبلیغات توی مدیا و رسانه ها راه اکرده. ناخودآگاه اون پدیده ورد زبون خیله اون اوو و به قول معروف تابو شکسته اوو. آدم راستی راستی خیال اکن واقعا زمان پذیرش اون ایده فرا رسیدی. در حالیکه از ریشه مطرح شدن اون، کار دشمنان جامعه هسته و اصن نباید درباره اش صحبت ووده.
هموطو که دوست ما اشاره ایکه برخی وقایع و event‏ ‏ها که نو ظهورن با روح جامعه سازگار نین. Those‎ ‎are‎ ‎irrelevant‎ ‎to‎ ‎our‎ ‎custom. در نتیجه نهادینه کردن شون اشتباهن. متوجه منظور هستی؟ گات ایت؟
خداییش بگم؛ نه، بی زحمت در حد دیپلم گپ بزنی مال ما ناکشه.
ـ خو باشه. یتا مثال ازنم تا روشن بشی. مثلا همی رابطه آزادانه دختر و پسر قبل از ازدواج. آیا وا فرهنگ و ارزشون ما جور اوو؟ مسلما نه.‎ ‎certainly. پ دگه حرفش هم نباید زده بشه. ولی غرب که دنبال رواج فساد تو دیار و society‏ ‏خومونن اته چه اکن؟ از طریق راهکارن موجود مثل کانال های ماهواره ای و فیلم های ناجور وارد عمل وودی. فیلم های ترکیه ای، ظاهرا مناسبن ولی actually‏ ‏تیشه بر ریشه بنیان our‎ ‎families‏ ‏ازن. یه جوره رابطه آزاد دخت و پس نشون ادن انگار چیزه نرمالن و باید بشه و راز پیشرفت جامعه شون همینه. نقشه شونن که با پروداکت ای فیلمن مثلا نشون هودن که ای کارن از مظاهر مشخص مدرنیسمه و هر کسه ایطو نبشه عقب افتاده ن و افکاری پوسیده ن. ما باید هوشیار بشیم. اجازه ندیم ای چیزون شایع و widespread‏ ‏بشه. ای فیلمن زیاد دیده بشه خو به خو نرمال اوو و جوونون دست خوشون هم نین به همی سمت متمایل اون. هر چیزه رایج بشه کم کم نفوذ اکن تو نخستین نهاد جامعه مدنی، خانواده و باعث فروپاشی اوو. فروپاشی کامل، collapse. به همی راحتی. تغییرات خوبن، تکنولوژی خوبن، علم خوبن ولی ... اصولی.... نه چشم و هم چشمی و تقلید کورکورانه. حالا متوجه وودی که؟ ( ما همچنان بوش، دنگ چشم ما از حدقه زده بیرون، میگیم: بله تا حدودی) سومین معتاد قاچاقچی هم رفت رو منبر: بله، دوستان راس نگوتن. فرهنگ سازی مهم ترین اصلن. ولی به راستی چرا؟ اگه نگاه بکنی ما کلا اول یه پدیده وارد اکنیم، بعد استارت فرهنگ سازی ازنیم. ای نادرستن. مثلا گوشی. اول خودی وارد وو، بعد که کلی آسیب اخلاقی از طریق تماس و قرار و بلوتوث و فیلم و کلیپ و اینا به وقوع پیوست، حالا جامعه به خو هند. که نباید ای چیزون بی محابا وارد بشه. آلا شرو ایکه به فرهنگ سازی! حالا که بغداد خراب وو! حالا؟ really؟ تا بخاد ای فرهنگ سازی جا بکه آسیب کار خو ایکردی خالو جان. هنوزم خیله کار ایشه. ماهواره هم همیطو. اول خودی هند. آلا بدو و راست بی بکن. بگه الان فرهنگ سازی راحتن؟ not‎ ‎at‎‎ ‎all. باید نهادها و ارگان ها و اقشار مختلف با هم هماهنگ بشن تا انشاالله و به یاری الله جل جلاله بتونیم ا تبعات ای حمله همه جانبه غرب در امان بشیم. موفق بشی. ابخشی که سر شما وا درد موا.

الله اکبر. اینا کی بودن دیگه؟ سوادشان در حد ابتدایی بود، کل عمرشان صرف شرارت و مصرف و تزریق شده بود. سالها زندان بوده اند. طرز فکر و نگرش رو حال کردی؟ کجا بودن اینا؟ زندان نبوده که، دانشگاه بوده لامصب. از بیست تا لیسانسه بیشتر حالیشون بود. اینا برن کنکور دکترا بدن راحت قبولن. شرط می بندم.

تحقیق ما به داده های بیشتری نیاز داشت. با چند خانم معلم و دبیر صحبت کردیم. نظرات خوبی داشتند. با چند بازاری و ماهیگیر هم جداگانه دیدارهایی داشتیم. به یکی از دبیرستان های همین دور و بر هم رفتیم و به سومی ها پرسشنامه دادیم پر کردند، جالب بود. ولی جالب ترین قسمت، نشستن پای صحبت قشر دانشگاهی ما بود. چهار پنج نفر بودند. لیسانسه، در حال تحصیل و ... کل عمرشون رو درس خونده بودند. هیچ کدوم اصلا اهل دود و این کارا نبودند. کلا مثبت، و مثلا کلاس بالا. گزیده ای از حرفهای اونا؛
(لطفا به سبک شل ملکی بخوانید)
سلام علیکم. چه احوال؟ احوال کرگن؟ احوال مم ت شن؟ ای پروژه چطورین بگه؟ پرسش نامه این؟ خا ا ا ا ا ا ؟ ما خو ا همیشون موهسته. ترم پشتری. یعنه غش غش بدم اتاره هو. لعوز اوی بخدا. استادن ما دل دم شوخردی. مار ا چک شون بزن بگه. تش ن ایشون بکه وا وودن شون. سواد هم شونین. کم شوهه صلوات خیر. بی عدبی نبشه ایطو گپ نزدومو! یک سهله بشته جزییات اداده بهتره. ما ایطوری نموخوندی خ. به ما چیزن دگه یاد شدادی؛ آیین زندگی. اندیشه اسلامی. تاریخ تحلیلی صدر اسلام. انقلاب. تفسیر موضوعی. فرهنگ و تمدن ...
آلا واشتا پچری خو نکردین خانه خراب، خودم یک کمویه توضیح ادم. والا ای چیزون که ای وختن دخه جامعه اگینی سید براگرده به صدا و سیما. زار بشون ایگتی مثه که. نگاه ناکنن چطورین، هر چیز خراب درابه نشیم مردن ادن. سریال ترکیه ای و کره ای. رختی همطو اجمبلکایی. بیغ ا پیسینگ شون بکه که چطو مث آدمن زهن کار نم چ کدک فیلم اساغن، می مناه، خانه خمیر ووده اون. فرهنگ خوما وا تلووی ای چل نوندی و بن روه ایکردی. اصن صحت اینین مردن و زنون و دهتون جوون نگاه ایطوری فیلمن بکنن. ماهواره که هیچ. ن همه شبکه اون آدم اگینی، ن حل خو نن. همه بی سر و بی پا. همی ده خاله ما بی حیای دهتن نگاه ماهواره اکن. خراب وودی. خنما، ملال چهم خو دگه رنگ اکن آلا. عولش خدا ما وا گر هم کمک اکنیم همطو که شیخ نی وهلیدی وضع خرابته بشه. همه چی ا ای بش تا اون بش حل اکنیم. نافهمم واحی وودی یا نه؟ موفق بشی.

اولین چیزی که با شنیدن نحوه صحبت کردن اون به ذهن آدم خطور می کنه چیه به نظرتون؟ بله، حلوا. نه به خاطر مزه و ایناش. به خاطر شل بودنش. دانشجوی مملکت رو نگاه. باید مادربزرگم را می آوردم برام ترجمه کنه. خو اگم و ح ل ل. وا ای حرف زدنت. نمیری شل. خو پشمک، یه کم وجهه دانشجویی داشته باش.
صحبت های این دانشگو که تموم شد اون یکی دانشگو شروع کرد این جوری گل واژه صادر می کرد.
به عنوان یه دانشجو گپون ای رفیق ما تأیید اکنم. درستن که پیش که شما برسی وا هم دعوا موکه. امگناشته بی و علک امکرده بی و مکن پنجلوک ا جونی. وله خودی وا چنگوک ایزه ن درنگ مه، شیک هم به مه ایدا که کتم بری همی قسمت بربرچی ما مسنی شون که الان دست و پا مه پک پکی ایچرنوندی. وله با ای حال راس شگو. ما باید وا فگر خو بشیم. وا فگر جامعه خو، جوانون و کرگن. باید آدمیچی حرکت بکنیم. مث زنون که وقته موتور و ماشین عبر اکن ن کنچیلون، به یک خست به خو اگرن و سک وا دووال اووستن. همطو باید وا فگر خو بشیم. اگینی آدم تلو نرگت به سر عمدنه در وند اخلاق نخه جامعه نین. دگه خوما ا جوونون چه توقعه موبشه؟ خو اگم مار ا چک تو بزن، گراغ ا چهم تو نیکن، وا ای سن و سال خو، سر پیرمردی و ملک زدن؟ ایشون باید وا رشمن دستونشون ببندی به چندل دار برق و وا تسمه غرک شون بشی، پینجارگ بشون بکنی، وا سنگل موتور لیلام بشون بکنی و به حده ن رو شون بکنی تا دگه کله هشکی و فسیالی ا سرشون بکه. ایطو جامعه خومون وضعی بهته اوو. ممنون که به ما وقت ادا. سلام برسون. تحویل خدا و رسول.

اینا دانشجوهای ما بودند. اینا دانشگاه رفته بودن یا شل خانه؟ دانشجو هم اینقدر شل و ول؟ به جای اینکه سوادشون بره بالا کلا وارونه ترقی کرده بودند. اصن درباره موضوع هیچی نداشتند بگن. اینقدر فقیر و خالی. بچه هامون رو بفرستیم زندان یه کم سوادشون بره بالا. دانشگاه که مهد علم بود الان شلملک گاه شده. اینا با عوام گشته اند عوام زده شده اند؟ نخیر. خودشان منبع و منشأ این ویروس هستند. باید جمع اوری بشن از سطح شهر.

 


تعداد بازدید از این مطلب: 561
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


مطالب مرتبط با این پست

سلام. خوش آمدید. نظرات شما موجب دلگرمی ماست. سپاس.


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود